نقد مقاله: «بررسی قابلیت های نقد کهن الگویی در مطالعات تطبیقی ادبیات»

Authors

بهنام میرزابابازاده فومشی

abstract

در سال های اخیر، شاهد رشد و گسترش فزایندۀ مطالعات ادبیات تطبیقی در ایران هستیم. این گسترش از سویی نوید بخش است؛ چون رشته ای که دهه ها در ایران مغفول مانده بود، حال مورد توجه قرار گرفته است. ولی از سوی دیگر، نگران کننده است؛ زیرا ناآگاهانه، همان بد فهمی های گذشته به شکل های مختلف تکرار می شود و اذهان پژوهشگران ادبی را مشوّش می کند. این نوشتار به نقد مقالۀ «بررسی قابلیت¬های نقد کهن¬الگویی در مطالعات تطبیقی ادبیات: نگاهی گذرا به کهن¬الگوهای سایه و سفر قهرمان» نوشتۀ مریم سلطان بیاد و محمودرضا قربان صباغ می پردازد و تلاش می کند از این راه به برخی چالش های پژوهش های ادبیات تطبیقی و نقد ادبی در ایران اشاره کند. ارتباط ادبیات تطبیقی با نقد ادبی بر همگان روشن است و دیگران دربارۀ آن گفته¬‍ اند و نوشته اند؛ بنابراین نیازی به توضیح آن در اینجا نیست. در این نوشتار، مقاله یادشده از چهار دیدگاه نقد شده است: ارتباط عنوان مقاله با موضوع مورد پژوهش، نوآوری مقاله، انسجام مطالب و استدلال علمی و نحوۀ نگارش.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقد کهن الگویی ریشه‌های دوگانه‌انگاری اسطوره‌ای در شاهنامه فردوسی

گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهم‌ترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق می‌شود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود می‌رسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر می‌انجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطوره‌ای ایرانی را تشکیل می‌دهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگ‌ها و کشمکش‌های درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شا...

full text

نقد کهن الگویی رمان های هوشنگ گلشیری

کهن الگوها انگاره هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحوّلات و دگرگونی های آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعدّدی نام می برد و هر یک از آن ها را به تنهایی و در پیوند کلّی با هم، در شمار پرمعناترین ت...

15 صفحه اول

نقد کهن الگویی منظومه بانوگشسب نامه

یکی از رویکردهای مهم نقد آثار ادبی، نقد کهن الگویی است که ریشه در نقد روان شناسی ژرفانگر دارد. این رویکرد که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ شکل گرفته است، به بررسی انواع کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه بشر اختصاص دارد. به اعتقاد یونگ، علت تکرار مضمون های اسطوره ای را باید در نوعی تجربه همگانی جست وجو کرد که در همه نسل ها تکرار شده است. منظومه بانوگشسب نامه سرشار از کهن الگوهای مختلف است. بانو...

full text

تحلیل رساله‌ی «عقل سرخ » سهروردی براساس نقد کهن الگویی

چکیدهکهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. در این مقاله «عقل سرخ »از دیدگاه نقد کهن الگویی بررسی شده و بر اساس کهن الگوهای سفرقهرمان، مرگ و تولد دوباره و پیر خردمند؛ و نمادهای کهن الگویی «نقد کهن الگویی» یکی از رویکرد های نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطوره ها و همچون: باز ،چاه، صحرا، کوه قاف، گوهرشب افروز، درخت طوبی، سیمرغ و چشمه زندگانی تحلیل شده است. اساس کهن الگویی این د...

full text

نقد کهن الگویی رمان «حین ترکنا الجسر»

در این مقاله پس از مقدمه، ابتدا اصطلاح کهن الگو تبیین شده و سپس نشانه های آن در رمان مدرنیستی «حین ترکنا الجسر» بررسی و تحلیل شده است. هدف نویسندگان این مقاله تحلیل این رمان مشهور بر اساس دیدگاه های روان شناختی کارل گوستاو یونگ است. یافتن این کهن الگوها ثابت می کند که انسان ها از برخی ویژگی های روحی- روانی و رفتاری مشترک برخوردارند. این امر در واقع، موضوع ناخودآگاه جمعی را که یونگ مطرح کرده به ...

full text

نقد کهن الگویی چند داستان مثنوی معنوی

در این پژوهش چهار داستان از مثنوی معنوی مولانا که از آثار غنی و کلیدی ادبیات عرفانی است، با رویکرد کهن-الگویی بررسی شده است. این چهار داستان عبارتند از: «پادشاهزاده که پادشاه حقیقی به وی روی نمود »، «دقوقی و کراماتش» ، «پادشاه و کنیزک» و «حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان » که بر اساس نظریه ی ناخودآگاه جمـعی یونگ و محتـویات آن که کهن الگوها باشند، مـورد بررسی کهن الگویی قرار گرفته اند. نتیج...

15 صفحه اول

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصلنامه نقد ادبی

Publisher: دانشگاه تربیت مدرس

ISSN 1735-000X

volume 4

issue 16 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023